-
پی ام های ضد دختر جدید تلگرامی مرداد 94
-
پی ام های سوالی باحال مخصوص تلگرام مرداد 94
-
شعر طنز در مورد ازدواج مردها بعد از وفات همسر
-
عکس نوشته های خنده دار ایرانی
-
عکس های توپ از سوژه های خنده دار و احمقانه
-
عکس های جالب و خنده دار تخم مرغ ها
-
سوتی جالب تیتراژ سریال پایتخت! + تصویر
-
متن خنده دار و باحال جدید 94
-
تیتر «گاردین»: اینجا واس ماس! +عکس
-
یه مشت شوخی بی مزه
-
عکس نوشته های جدید عاشقانه
-
شوخی خنده دار دانشجویان آمریکایی با باراک اوباما +عکس
-
طنز نوشته های کوتاه جدید اردیبهشت 94
-
مراسم خواستگاری از 20 سال پیش تا الان +طنز
-
استاتوس ها و پیام های تلخ و شیرین نوروزی5 (ویــژه)
-
عکس نوشته طنز خر است
-
مطالب طنز لاین و وایبر
-
شعر خونه تکونی
-
آیا میدانید طنز 94
-
ضرب المثل های فارسی با حرف ع
-
پرورش گوسفند فوتبالیست توسط این دختر
-
ضرب المثل های فارسی با حرف ظ
-
ضرب المثل های فارسی با حرف ط
-
مسخرشو درآوردن..!!( تصاویر طنز سری دوازدهم)
-
میمون پولدار
-
داستان عاشقانه کوتاه
-
لطیفه جدید آذر 93
-
دستور زبان عشق
-
ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﮏ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ!(طنز)
-
استاتوس خنده دار فیسبوکی آبان 93
تازه های مطالب طنز و خنده دار
برو بریم »
استاتوس های خنده دار و باحال اینستاگرامی مرداد 94
سری جدید اس ام اس و استاتوس های خنده دار و باحال شبکه های اجتماعیاستاتوس های جالب و خنده دار اینستاگرامی جدید مرداد 94آقا امروز ...-
7 مورد از انتظارات مردان از زنان در روابط عاشقانه
-
سیر تا پیاز کراتین مو
-
سوالات آشنایی قبل از ازدواج از دید مشاور
-
جدیدترین هزینه ارتودنسی دندان در تهران سال 1402
-
علت صاف نشدن مو بعد از کراتینه
-
معرفی آسیب های ورزشی در شنا
-
نقش مکمل پمپ در بدنسازی
-
بافت آفرو چیست
-
آیا ممکن است زخم بستر منجر به مرگ شود ؟
-
انتخاب بهترین وکیل مناسب در اهواز
-
چگونه یک روانشناس خوب پیدا کنیم
-
نقش وکیل و مشاور حقوقی ارز دیجیتال چیست
-
چگونه درد براکت های ارتودنسی را تسکین دهیم؟
-
اثرات منفی مسواک زدن بیش از حد
-
ویژگی های ترازو دیجیتالی شیشه ای
-
نحوه انتخاب لاک ناخن مناسب برای شما
-
خواص عسل برای خانم ها
-
فواید مکمل های غذایی
-
ویژگی اسباب بازی های مناسب برای کودکان
-
فواید استفاده از صندلی ماساژور
بررسی مراسم خواستگاری از سال 74 تا به امروز!
تذکر: این ماجراها براساس خاطرات افراد جداگانه و بیربط به هم نوشته شدهاند.
سال ١٣٧۴
آقا پسر ١٩ساله به همراه پدر، مادر، برادر و سه خواهر، هر چهاردایی و هر سهخاله، خانعمو و دو جفت پدربزرگ و مادربزرگ میروند به منزل امیدشان. پدر دختر که منتظر است همه بروند داخل و در را ببندد: «بفرمایید… خوش آمدید… پسرم کامل اومدی داخل درو ببندم؟!»
خواستگار با یک دنیا شرموحیا: «نه… اجازه بدید سه پیل از شلوارم هنوز تو کوچهس!»
(خانوادهها دورتادور نشستهاند و برای اینکه اول زندگی دو جوان، دودستگی و تفرقه نباشد، دارند موج مکزیکی میسازند! بعد از آن…)
پدر دختر: خب پسرم چندسالته؟
خواستگار که نزدیک است آب بشود برود توی فرش: با اجازه شما ١٩سال.
پدردختر: ماشاا… ماشاا… با این سنات چه سبیلی داری… آفرین… خب ببینم؛ این پشت مو رو کدوم سلمونی برات درست کرده؟ ماشاا.. ماشاا…..
خواستگار: همین علیآقا رشتی پایین چهارراه.
پدردختر: خب چیکار میکنی؟ شغلت چیه؟
خواستگار: وردست بابام تو جیگرکی سیخ میزنم.
مادربزرگ پدری پسر: خب این حرفا رو ول کنید. بریم سر اصل مطلب؛ آقا آخرش چند سکه؟!
سال ١٣٧٩
آقا پسر ٢۴ساله به همراه پدر و مادر و خواهر و عمو و عمه و خاله بزرگه و دایی و آخرین بازمانده از دوران نوروزوئیک یعنی مادربزرگ وارد منزل امید میشوند.
پدر دختر رو به پسر: ببینم این چیه به موهات زدی؟
خواستگار: با اجازه بزرگترها، ژل کتیرا.
پدر دختر: دیگه تکرار نشه. خب تعریف کن… شغلت چیه؟ چه میکنی؟ چه نمیکنی؟
خواستگار: دانشجو هستم…
پدر دختر: چی؟! خانم پاشو زنگ بزن کلانتری.
مادر بزرگ پسر: آقا خون خودتونو کثیف نکنید… پسر ما دانشجوی پشمکسازی دانشگاه آزاد قطورکلای ساوجبلاغه… اصلا این حرفا رو بگذاریم کنار. آخرش چند سکه؟!
سال ١٣٨٣
آقا پسر ٢٩ساله و پدر و مادر و خاله بزرگه پشت در منتظر هستند. خانعمو قهر کرده و نیامده.
پدر دختر هنگام ورود پسر برایش جفتپا میگیرد و داماد بالقوه باسر میرود توی بوفه آن طرف پذیرایی!
خاله پسر: وا؟! آقا این کارا چیه؟
پدر دختر: من چیکاره بیدم؟ هر هر هر
پسر که دارد خون سرش را با دستمال پاک میکند: آقا ببخشید سرویس بهداشتی کجاست؟
پدر دختر: ها الان این سرویس بهداشتی که و گفتی یعنی چه؟ هارهارهار
مادر پسر به شوهرش: بیا برگردیم بابا فکر کنم این یارو کلن پیادهست.
پدر پسر: هر چی خاله جان بگه. خاله جان؟ نظرتون چیه عزیز دلانگیز؟!
خاله بزرگه: آقا این حرفا رو ول کنید عزیز دل برادر. آخرش چند سکه؟!
سال ١٣٨٨
مادر و خاله [خیلی] بزرگه داماد، برای آقاپسر ٣۴سالهشان به صورت غیابی خواستگاری میکنند.
پدر دختر: خب خب خب خوش آمدید… چرا آقا پسر رو نیاوردید؟ کجان؟ شرم حضور داشتن حتمن.
مادر پسر: یه جایی هستن که نمیشه نوشت!
خاله خیلی بزرگه: این حرفا رو ول کنید. آخرش چند سکه؟!
سال ١٣٩٣
آقا پسر ٣٩ساله با دختر خانم ۴٢ساله در کافیشاپ نشستهاند و دارند حساب میکنند مگر یک لیوان آبجوش و یک چای کیسهای چقدر تمام میشود که قیمتاش ٧٠٠٠ تومان است؟!
پسر: من میخواستم باهات درباره موضوع مهمی صحبت کنم. حتمن در این چندسال با نظر فلسفی من درباره ازدواج آشنا شدی. البته من بیشتر درباره ازدواج نظر شوپنهاور رو قبول دارم تا نظر کانت رو…
دختر: بله. به نظر من هم تئوریهای شناختی شوپنهاور…
(تلفن پسر زنگ میزند. روی گوشی نوشته شده Grand Khaale)
پسر: الو سلام…
خاله بزرگه: الو؟؟؟ این حرفا رو ول کنید. آخرش چند سکه؟!
تازهای سرگرمی »
اس ام اس و جک ، دانلود آهنگ ، فال و طالع بینی ، سخن بزرگان و . . .
-
بررسی فواید مکمل غذایی در گاو ها
-
راهنمای خرید پکیج مناسب
-
انتخاب گلدان مناسب
-
10 زن سئوکار برتر ایران: زنانی که نقش برجستهای در دنیای سئو دارند!
-
مصرف برق در دستگاه بلوک زنی چقدر است؟
-
نکات مهم بسکت های حمل نفر
-
سنگ گرانیت نطنز، انتخاب برتر برای کانتر آشپزخانه
-
تفاوت قهوه ساز با اسپرسوساز چیست؟
-
اسکرابر ونتوری چیست؟
-
فلنج کور عینکی چیست و چه کاربردی دارد؟