7813
محل تبلیغ شما
7813
محل تبلیغ شما

خلاصه قسمت 15 

تولگا جلوی ادا رو میگیره و بهش پیشنهاد ازدواج میده ادا اولش متعجب میشه ولی بعد قبول میکنه.مادرادا جریان بچه ادا رو فهمید وحسابی شاکی شد و مدام ازادا میپرسه این بچه کیه.ملدا هم فهمید که ادا به دروغ بهش گفته بجه رو سقط کرده.ادا و تولگا باهم میرن بیرون و هارون هم از دور با حسرت نگاشون میکنه.ادا متوجه میشه که هارون از دور نگاهشون میکنه خودشو به تولکا نزدیک میکنه ولی همه حواسش پیش هارونه.ازاون طرف ملدا حسابی به فکر تغییر دادن خودش افتاده چون میترسه هارون ازش خسته بشه.موهاشو کوتاه کرده شروع به رژیم.گرفتن کرده و لباسای شیک میپوشه و حسابی به هارون ابراز علاقه میکنه.هارون هم بیشتر تو گندی که زده میمونه.ادا و تولکا قرار عقد میزارن و باهم به محضر نیرن.هارون میفهمه و ادا رو دنبال میکنه وتا کنار در سالن عقد میره.ادا وقتی چشمش به هارون میخوره از سر میز عقد بلند میشه و به تولگا میگه نمیتونم باهات این کارو بکنم توحیفی و تولکا بدبخت رو میزاره و میره.تولگا حسابی داغون میشه و فیلما و عکسای ادا رو نکاه میکنه و گریه میکنه.هارون هم خوشحال ازبهم خوردن عقد پیش ادا میره ولی ادا بهش میگه ازت متنفرمهارون جا میخوره  وباعصبانیت میره.مادر ادا بهش گیر میده که باید بگی پدر بچه کیه ادا هم به دروغ میگه تولگاس.مادرش شوکه میشه و میگه شما که باهم فقط دوست بودید و حالا که این آبرو ریزی راه انداختید باید با تولگا ازدواج کنی.اداهم ناچارا میگه باشه ازدواج میکنم
پایان

خلاصه قسمت16ماندگار
هارون برای شام به خونه ملدا اینا رفته.ادا خیلی ناراحت و عصبی نشسته و آخرهم طاقت نمیاره و میره تو اتاقش روز بعد هارون برای ملدا یه دست گل فرستاده که ادا با دیدنش عصبی و ناراحت میشه.مادرملدا بهش میگه که شاید ادا دردی داره که نمیتونه بهمون بگه و شاید تولگا نمیخواد باهاش ازدواج کنه و از ملدا میخواد تا ماجرا رو بفهمه.ملدا به هارون زنگ میزنه و بهش میگه که امروز برای گردش ادا هم باهامون میاد و ازطرف دیگه بدون اینکه ادا بفهمه به تولگا زنگ میزنه و به اونم میگه که باهاشون بیاد.ملدا و ادا میرن تو کشتی هارون و بعد ملدا بهشون میگه که تولگا قراره بیاد.هارون ناراحت میشه ولی چیزی نمیگه.تولگا میاد وچهارتایی سوارکشتی میشن و میرن.توراه ملدا از هارون میخواد که براش کرم بماله؛ادا با دیدن این صحنه عصبی میشه و به ملدا میگه برای چی مارو جمع کردی؟ملدا بهش میگه مامان بعد ازقضیه بچه خیلی ناراحته و میخواد که سریع تو و تولگا ازدواج کنین.تو یه فرصت هارون و تولگا باهم تنها میشن؛هارون به تولگا میگه تو نمیتونی ادا رو خوشبخت کنی اون کسی دیکه رو دوست داره نمیزارم باهاش ازدواج کنی

تولگا بهش میگه به تو جه ربطی داره که این حرفا رو میزنی تو به فکر خودت باش.هارون عصبی میشه و تولگا رو هول میده که تولگا پاش گیر میکنه به لبه کشتی وازپشت پرت میشه توآب و سرش هم به لبه کشتی میخوره.همین موقع ادا و ملدا میرسن و ادا با ترس تولگا رو صدا میزنه و به هارون میگه اون شنا بلد نیست.هارون هم توآب میپره و تولگا رو نجات میده.ادا با نگرانی بالای سر تولگا میره تا مطمعن بشه حالش خوبه.بعد ازاین اتفاق به ساحل برمیگردن ادا و تولگا میخوان برن که ادا یادش میفته کیفش رو توکشتی جا گذاشته.میره کیفش رو بیاره که متوجه میشه هارون هنوز دستبندش رو که توماشینش جاگذاشته بود نکه داشته و خوشحال میشه.همین موقع هارون میرسه و میبینه که ادا فهمیده هنوز دستبندش پیششه و با غصه همدیگرو نگاه میکنن ادا ازکشتی میره بیرون ولی یه مروارید از دستبندشو با خودش میاره.توراه تولگا به ادا میگه چرا انقد هارون تورودوست داره؟به من میگفت نمیتونم خوشبختت کنم.ادا مروارید رو نگاه میکنه و تودستش فشار میده ولی به تولگا میگه هیجکس نمیتونه تو تصمیم ما دخالت کنه
پایان قسمت16
 
 

 

منبع : mozhganfilm6.persianblog.ir
مطالب مرتبط :

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.