7813
محل تبلیغ شما
7813
محل تبلیغ شما

خلاصه قسمت 42 پول کثیف
دختر حسین میره تو اتاق الیف و چنتا از جواهراتش رو تو کیفش میذاره با خودش میبره . عمر میاد دم خونه الیف دنبال مامانش اینا وقتی الیف میفهمه عمر اومده میره بالای پشت بوم و با حسرت نگاه به عمر میکنه عمر خودشم میخاد بره تو ولی پشیمون میشه و میره ،مامان عمر میگه چی شده چرا از الیف دوری میکنی اون الان بهت احتیاج داره ولی عمر سکوت میکنه و مامانش میگه یه سر به الیف بزنملکه به مامان عمر میگه بیا ماهم اشپزخونمون رو وسایلش عوض کنیم خیلی دیه قدیمی شدن ادم دل به کار نمیده میدونی چیه حسین یه عالمه پول برا دخترمون پسنداز کرده برا خرج تحصیلش ولی من که دخترمون رو میشناسم اون اصلا اهل درس نیست بزور دیپلمش بگیره بیا و پول رو خرج خونه کنیم، مامان عمرم میگه وای از داست تو الله الله :Dعمر به اردا میگه داداش نمیتونم کاری کنم من تمام پلیسای که رشوه میگرفتن قطع ارتباط کردم واسه باورام جنگیدم و هیچوقت وارد کاراشون نشدم اما الان چی شد؟خودم عاشق یه مجرم شدم؟یعنی داداشم یه قلب میتونه دوبار از یه جا بشکنه. من اینطوری بگم توهم همینطوری بفهم

شب الیف کابوس میبینه و میپره هرچی دنبال نیلوفر میگرده نمیبینتش  ، نیلوفر تو کشتی با فاتح است و فاتح میگه یه مدت مجبوریم کمتر همدیگرو ببینیم وگرنه جدامون میکنن نیلوفرم میگه منو تنها نذار من بهت احتیاج دارم و همو میبوسن الیف میاد دم در و نیلو و فاتح از کشتی پیاده میشن که الیف از دور میبینتشون و شوک زده میشه . فاتح میره الیف سریع میاد پیش نیلو و میگه دیونه شدی عقلت و از دست دادی تو داری چکار میکنی میفهمی با کی هستی
شب الیف کابوس میبینه و میپره هرچی دنبال نیلوفر میگرده نمیبینتش  ، نیلوفر تو کشتی با فاتح است و فاتح میگه یه مدت مجبوریم کمتر همدیگرو ببینیم وگرنه جدامون میکنن نیلوفرم میگه منو تنها نذار من بهت احتیاج دارم و همو میبوسن الیف میاد دم در و نیلو و فاتح از کشتی پیاده میشن که الیف از دور میبینتشون و شوک زده میشه . فاتح میره الیف سریع میاد پیش نیلو و میگه دیونه شدی عقلت و از دست دادی تو داری چکار میکنی میفهمی با کی هستی
نیلوفر میگه اره من عاشق فاتح هستم و دست از سر من بردار اخرین بار تو کار من دخالت میکنی و فاتح هم منو میخاد 
الیف میگه این مرده روانیه داره از تو استفاده میکنه کسی که عاشقته دو روز پیش از من خاست پیکش بشم من برا تو از همه چیم گذشتم تو چکار کردی 
نیلو هم میگه مگه من خاستم تموم کثافتکاریهای بابام پول شویی تو و همه چیت رو میدونم الیف میگه پس حرفای اون روانی رو باور میکنی ولی اصلا میدونی من بخاطر تو اون کارو کردم  ولی نیلو میگه متین منو بیشتر از همه دوست داره و تو مامان من نیستی که بهم بگی چکار کنمالانم وسایلم جمع میکنم و میرم پیش فاتح ولی الیف میزنه تو گوش نیلو و میگه فقط از رو جنازم رد شی بزارم بری پیش اون روانی و میگیرش و بزور میبردش خونه طیار و میگه تو ایجا میمونی 
عمر با یه نفر ملاقات میکنه که ریس سابقش بوده و مهارترین ادم برا گرفتن خلافکارا بهش میگن ریس سامع و از دیدن هم بسیار خوشحال میشن عمر بهش میگه یه باند پول شویی هست و فقط تو میتونی کمکم کنی هیچکس نباید بفهمه یه دختر هست که مجبور شده همکاری کنه باهاشون الان در خطره و امکان داره دسگشیرش کنن به کمکت نیاز دارم
زندان : تانر رو محبور به نامعه نوشتن میکنن که من همه رو کشتم حالا عذاب وجدان دارم و میخام خودمو بکشم و بعد طناب دار میندازن دور گردنش وتانر رو میکشن
الیف به طیار میگه عمو چند روز میخام نیلو پیشتون باشه و مواظبش باشین نیلو با کسایی افتاده که باید دور ازشون باشه و طیارم میگه خیالت جمع الیف میگه احتمالا من یه مدت نباشم ولی به زودی میفهمین کجان نگران نباشین و طیار شک میکنه که بخاد خودش رو به پلیس معرفی کنه
شب الیف میره پیش شبنم وکیلشون و میگه من پول شویی کردم و فردا خودم تسلیم میکنم لطفا مراقبم باش 
تیار هم به فاتح فیلم زرین خانم رو نشون میده میگه اینو به الیف نشون بده اما وقتی که گفتماول باید بفهمیم الیف چه نقشه ای داره میکشه و میخاد چکار کنه این روزا خیلی عجیب شده 
و به فاتح میگه حواست جمع باشه با کوچکترین اشتباهت منتظرم قلبت رو از سینه در بیارم بدم دستت
تو زندان هم سلولی تانر داد میزنه تانر مرده بیاین کمک همون ادم فاتح نشون میده اسلی یه دفه چشماش باز میشه و الیف اماده میشه برا رفتن و به هولیا پول یک سالشو میده میگه مدتها نیسم و تو سر به خونه بزن و مواظبش باش
دم در اداره پلیس الیف رو تو کیسه میکنن و میدزن و فاتح نگاه به سی دی میکنه و الیف در یه ماشین دیه کیسه روش کشیده جیغ میکشه دستاش رو باز میکنن و کیسه رو از روش بر میدارن 
الیف شکه میشه میگه تو ایجا چکار میکنی بازداشت شدم و بله رو به روش کمیسر عمر و اقا سامع …. پایان
 
 
 
 
 
منبع : mozhganfilm6.persianblog.ir
مطالب مرتبط :

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.