51
محل تبلیغ شما
51
محل تبلیغ شما

تازه های اس ام اس و جک

برو بریم »
جوکهای جدید و خنده دار برای تلگرام

جوکهای جدید و خنده دار برای تلگرام

جوکهای جدید و خنده دار برای تلگرام تو اینستاگرام یکی کامنت گذاشته بود:کی بریم انقل؟هی می‌گم منظورش چیه...دیدم منظورش میدون انقلابهمردم با میدون هم صمیمی می‌شن جوکهای ...

اس ام اس جدایی جدید 94

اس ام اس جدایی جدید ۹۴

در یک لحظه تمام شد
او رفت…
دو کلمه ای که معنای زندگی ام را برای همیشه تغییر داد . . .

جداکه شدیم هر دو به یک احساس رسیدم
تو به فراغت من به فراقت . . .
یک حرف تفاوت که چیز زیادی نیست . . .

حالا که رفته ای
غمگینم
به سراغ حافظ می روم
همین را می گوید:
« برود از دل ِ من
وز دل ِ من آن نرود »

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن / ابتدای یک پشیمانیست حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم از چشمان تو / چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن

آخرین بـاری کـه از تـه دل
بـرای رفـتـنـت گـــــریـه کــردم
گـفـتـی: تـمـامـش کـن . . .
از آن روز
بـه احـتـرامـت
چـنـان از تـه دل مـی خـنـدم
کـه گــاهــی فــرامــوشـــم مـــیـشــود
رفـــــتـــــه ای …

مداد را برداشتی . . .
طرح مرا نه آنگونه که هستم ..،
همانگونه که می خواستی کشیدی ..،
تمام بهانه رفتنت این است که عوض شده ام ..،
مداد را برمی دارم، طرح تورا همانگونه که هستی می کشم..،
می توانی بروی…

جدایی درد بی درمان عشق است
جدایی حرف بی پایان عشق است
جدایی قصه های تلخ دارد
جدایی ناله های سخت دارد
جدایی شاه بی پایان عشق است
جدایی راز بی پایان عشق است
جدایی گریه و فریاد دارد
جدایی مرگ دارد درد دارد
خدایا دور کن درد جدایی
که بی زارم دگر از آشنایی

بـــاد آورده را بــــاد مــی بــــرد ، قــبـول !!!
اما تو که با پاهای خودت آمده بودی ، چرا ؟!

رفت و دیگر ندارمش
تقصیر خودم بود
ته این همه شعر که برایش نوشتم
نقطه نگذاشتم.

خدا خیــــر بدهد این کفشــــهای بنـــــد دار را!
که رفتنتــــ را دقیقــــه ای به تاخیــــر می اندازنـــد…

حافظ هم ..
از من کلافه است !
بس که ..
آمدنت را فال گرفتم !

” او رفت ”
.
و این خود
شعر بلندی است …

جدایی به روز آدم چیزی نمی آورد …
به شب آدم، اما … !

گلم خاری شد و با بادها رفت
اثر از ناله و فریادها رفت
خیال وصل می پختیم هیهات
چه آسان می توان از یادها رفت

بدون اینکه “مار” ی در کار باشد
مزه ی “زهرمار” را میچشم وقتی نیستی…

تا نباشد این جدایی ها، نداند قدر یاران را،
کویر خشک می داند، بهای قطره باران را…

ندارم لحظه ای از تو رهائی / امان از عشق و این رهائی
تمام ترس من ناگفته پیداست / مبادا بین ما افتد جدائی . . .

گفـــــته بودمـ بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـافــــــــ !
حـــــرفمـ را پس میگــیرمـ
بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد …

جدا ماندن از کسی که دوستش داری
فرقی با مردن ندارد
پس عمری که بی تو میگذرد
مرگیست به نام زندگی
چشمامو وقف تــو کردم ،
دل به خلوت تــــو بستم ،
هم ترانه پس کجایی ؟!
من که مردم از جدایـی ،
دل شکسته و غــریبم ،
جون میدم اگـــه نیایی

یادت هست…؟!
روزی پرسیدی این جاده کجا میرود…؟!
و من سکوت کردم…
دیدی …! جاده جایی نرفت…!
آن که رفت ، تو بودی
راهی نمیبینم ، آینده پنهان است اما مهم نیست
همین کافیست که تو راه را میبینی و من تو را  . . .

من زبان برگ ها را می دانم …
مثلا “خش خش” یعنی “امان از جدایی”
پیش از جدایی از درخت هیچ برگی خش خش نمی کند …

اس ام اس جدایی جدید ۹۴

آن روز که تو رفتی
از آن سو
و من هم از این سمت،
دنیا به دو پاره شد
به سویی و به سمتی

از روزهای رفته نگو
روزهای مانده را تعریف کن
با چند ماه خداحافظی کنم
به چند خورشید سلام
تا بیایی …. ؟!

روزی ازم پرسیدی بزرگترین آرزوت چیست ؟
گفتم بر آورده شدن آرزوی تو !
ولی ندانستم آرزوی تو جدایی از من است . . .

آنـــــقـَـدر پـُشــتـــِ سـَـرَت آب ریخــتــمــــ…
کــ ه تَـمـامـــِ کـوچـه سـَـبـز شـُـد !
پـــس چـِـرا نـیـامـدی ؟!

هوای بوی تنت را کرده ام ، می دانی . . .
پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است . . . !

همه یهویی ها خوبن :
یهویی بغل کردن
یهویی بوسیدن
یهویی دیدن
یهویی سورپرایز کردن
یهویی بیرون رفتن
یهویی دوست داشتن
یهویی عاشق شدن
اما امان از یهویی رفتن !

پرنده ی مهاجری که مقصودش کوچ است؛
به ویرانی لانه اش فکر نمی کند!

ابراهیم که نیستم میگذاری میروی …
این آتش نبودنت بر من گلستان نخواهد شد !!!

رهایم کردی چرا که برهنگیت را نجوییدم ،
بوسه هایت را نطلبیدم و طعم گس گناه را نچشیدم !
رهایم کردی چرا که عشق ورزیدم !

از تراکم ابرها می ترسم
می روی
چتری برایم بگذار
تنها
زیر شلاق باران می ترسم

ای کاش آشنایی ها نبود یا به دنبالش جدایی ها نبود
یا مرا با او نمی کردی آشنا یا مرا از او نمی کردی ، جدا . . .

رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . . .

او می رود دامن‌کشان
او می رود دامن‌کشان
او می رود دامن‌کشان
من…
زهر ِ تنهایی چشان…
و سالهاست،
…رفتنش هر غروب ، در ذهنم تکرار میشود

 

منبع : www.behtarina.com

پاسخ دهید