16
محل تبلیغ شما
16
محل تبلیغ شما

تازه های اخبار

برو بریم »
مضرات اسید فسفریک برای سلامتی

مضرات اسید فسفریک برای سلامتی

اسید فسفریک یکی از اسید های معدنی است که به دلیل داشتن ویژگی های مختلف در بسیاری از محصولات غذایی یا صنعتی مورد استفاده قرار ...

مد جدید با چهره های مشهور!

 

مد به خودی خود جذابیت دارد وقتی که پای چهره ها هم این وسط باز شود باید منتظر حاشیه های عجیب و غریب تری بود.

 

عکس سلفی گرفتن و با دیگران به اشتراک گذاشتن، به یک فعالیت روزمره زندگی جوان‌ها تبدیل شده است. دیگر موج مخالفت‌ها و تمسخرها و “این یعنی چی؟‌ها” به کلی فروکش کرده و فراموش شده است.

سلفی گرفتن به یکی از پدیده های جالب توجه زندگی ما تبدیل شده است، هر چند هستند کسانی که در کل این کار را نفی می کنند و در مواجهه با هر سلفی می گویند: «خب که چی؟» اما همچنان تب سلفی گرفتن به خصوص در جوانان و نوجوانان روز به روز داغ تر می شود و بسیاری از ما بدون این که بدانیم چرا و با چه زمینه ای؟ مدام از خودمان سلفی می گیریم، آن هم نه یکی دوتا در سفر و موقعیت های خاص، بلکه در هر شرایطی چه جذاب باشد چه نباشد، چه خاطره انگیز باشد چه نباشد و… اما چرا سلفی گرفتن در ایران مثل همه دنیا، این قدر فراگیر شده و این فراگیری گویای چه چیزی است؟

عکس سلفی گرفتن و با دیگران به اشتراک گذاشتن، به یک فعالیت روزمره زندگی جوان‌ها تبدیل شده است. دیگر موج مخالفت‌ها و تمسخرها و “این یعنی چی؟‌ها” به کلی فروکش کرده و فراموش شده است. کسی در فضای مجازی معترض سلفی‌گیرها و یا سلفی بازها و به اشتراک گذاردن آنها نیست.

کدام سلفی؟

اول ماجرا بهتر است تکلیف مان را با سلفی مشخص کنیم، در این مطلب منظور ما از تب سلفی گرفتن سلفی های تک نفره است که معمولاً شمایل یک ژس پرتره را دارد. یعنی سوژه خاصی جز خود شخص در تصویر نیست و خود شخص هم در نمای بسته ای و بدون استفاده از امکاناتی مثل منوپاد ژس را گرفته است.

در حال حاضر نکته جالب این است که چگونه پیش پا افتاده‌ترین و معمولی‌ترین وقایع و اتفاقات زندگی افراد هم تبدیل به سلفی و به نوعی یک گزارش می‌شود و روی شبکه‌های اجتماعی می‌رود.

سلفی گرفتن وقتی زیاد می شود عجیب و غریب می شود و باید دنبال ریشه یابی ماجرا بود، یک وقت هایی ریشه ماجرا در تظاهر نیست بلکه در خودشیفتگی است و تمنای دیده شدن این «خود»ی که ما می پرستیمش
اتفاقاتی چون سررفتن شیر روی گاز، پختن یک شام، تراشیدن سر، سبیل گذاشتن، برف بازی، آب تنی، سیگار کشیدن، نوع خوابیدن، انتظار کشیدن توی صف و … همه می‌توانند سوژه سلفی باشند. حتی لحظه‌هایی که در گذشته به ندرت توی ژس‌ها دیده می‌شدند، حالا در سلفی‌ها فراوان دیده می‌شوند و ما را به سرعت و به صورت آنلاین از زندگی هم مطلع و آگاه می‌سازند.

سلفی هم مانند هر پدیده‌ای فراگیر دیگری در دنیای امروز، به سرعت تبدیل به مد شده است و خیلی‌ها را که هنوز از چیستی و چرایی‌ آن اطلاعی ندارند، به دلیل مد روز بودن درگیر ساخته است. بعضی از افراد برای اینکه نشان دهند از غافله این مد عقب نیستند و در جریان آخرین تحولات و اتفاقات دنیای مدرن قرار دارند، بدون داشتن علاقه‌ای به فردیت یا به نمایش گذاشتن زندگی روزانه خود در شبکه‌های اجتماعی، تند و تند از خود عکس سلفی گرفتند و و روی شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته و یا می‌گذارند. حال اگر از آنها سوال کنید جریان چیست؟ با لبخندی خواهند گفت؛ تکنولوژی روز دیگه…!

سلفی زیر تابوت

انگار استاد این هستیم که یک رفتار را چند بار تکرار کنیم. ماشین را وارد کردیم. بد رانندگی کردیم. گفتیم ماشین را وارد کردیم اما فرهنگش را وارد نکردیم. مترو را وارد کردیم. زیر دست و پا همدیگر را له کردیم. گفتیم مترو را وارد کردیم اما فرهنگش را وارد نکردیم. حالا هم تلفن همراه را وارد کردیم احتمالا دو روز دیگر می گوییم فرهنگش را وارد نکردیم. ایراد از این وارد کننده هاست که لوازم جانبی را از بسته بندی محصول بر می دارند تا قیمت تمام شده پایین بیاید. ای کاش تلفن همراه یکی از لوازم جانبیش علاوه بر هدفون و … ”‌ فرهنگ استفاده”‌ و نه دستور العمل استفاده بود. این روزها جامعه مراسم خاکسپاری شخصیت های معروفی از ورزشکار و خواننده و هنرپیشه را پشت سر گذاشته است. دیدن این تصاویر از این مراسم سوال بزرگی را باید برای همه ما باید ایجاد کند که این سبک برخورد با تکنولوژی چه به ما می دهد و چه چیز را از ما می گیرد. رفتاری به شدت اشتباه که همه باید در ان تجدید نظر کنیم.

باز هم پای شبکه های اجتماعی در میان است

وقتی ارتباطات اشکال تازه ای پیدا می کنند مطرح و مهم شدن در این اشکال تازه اقتضائات تازه ای را هم طلب می کند. سابق بر این که وبلاگ نویسی متداول بود به وبلاگ دیگران سر می زدیم تا به وبلاگ ما سر بزنند.

در حال حاضر نکته جالب این است که چگونه پیش پا افتاده‌ترین و معمولی‌ترین وقایع و اتفاقات زندگی افراد هم تبدیل به سلفی و به نوعی یک گزارش می‌شود و روی شبکه‌های اجتماعی می‌رود
وقتی متن در شبکه های اجتماعی محوریت داشت مطالب دیگران را لایک می کردیم تا مطالب ما را لایک کنند، اما وقتی حرفی برای گفتن نداریم، جای تازه ای نرفتیم، کار تازه ای نکردیم و از طرفی می خواهیم تاییدی برای خود بگیریم چه کاری می توانیم انجام بدهیم تا هم خودمان حس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم هم دیگران از ما تعریف کنند؟ خب یک راه پاسخ به این می شود سلفی گرفتن و به اشتراک گذاشتن در شبکه های اجتماعی، با این هدف که دیگران ما را از زاویه و به شکلی ببینند که ما می پسندیم و دوست داریم.

خود شیفتگی، مُد و…

سلفی گرفتن وقتی زیاد می شود عجیب و غریب می شود و باید دنبال ریشه یابی ماجرا بود، یک وقت هایی ریشه ماجرا در تظاهر نیست بلکه در خودشیفتگی است و تمنای دیده شدن این «خود»ی که ما می پرستیمش. برای بعضی ها هم سلفی حکم یک زبان یا رسانه را دارد برای ثبت خاطرات. برای بعضی ها صرفاً پیروی از یک مد است و آن چه بین همه دلایل مشترک است این است که سلفی محصول رشد فردیت در جامعه است. وقتی دوستانت کیلومترها از تو دور باشند و فقط در شبکه های اجتماعی با هم در ارتباط باشید، وقتی در این دنیای به این بزرگی فقط در محاصره دود و آهن و سیمان هستیم و… این می شود که از خودمان زیاد ژس می گیریم اما از این همه تصویر کم خاطره داریم، در حالی که در گذشته کم ژس می گرفتیم اما هر کدامش دنیایی از خاطره برای ما بود.

 

پاسخ دهید