23
محل تبلیغ شما
23
محل تبلیغ شما

تازه های اخبار فرهنگی

برو بریم »
چاپ کتاب

چاپ کتاب

چاپ به معنی تکثیر کلمات یا تصاویر بر روی کاغذ ، کارت ، پلاستیک ، پارچه یا مواد دیگر است.صنعت چاپ بخشی جدایی ناپذیر از ...

فرهنگ > تلویزیون – «خانه پوشالی» یک سریال سیاسی درام آمریکایی محصول سرویس پخش نت‌فلیکس است که توسط بو ویلیمون تهیه شده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این سریال اقتباسی از مینی سریال شبکه بی‌بی‌سی با همین نام است و بر اساس رمان‌ مایکل دابز ساخته شده است. شخصیت‌های مرکزی اصلی سریال، زوج فرانک آندروود (کوین اسپیسی) و کلِر آندروود (رابین رایت) هستند.

مایکل دابز و نسخه اصلی  بریتانیایی سریال
بارون مایکل دابز متولد سال 1948 از سیاست‌مداران محافظه‌کار بریتانیایی و نویسنده‌ای پرفروش است. او در سال 1971 و بعد از فارغ‌التحصیلی از آکسفورد به ایالات متحده نقل مکان کرد و پی‌اچ‌دی خود را در رشته مطالعات دفاعی هسته‌ای به دست آورد. او مدتی هم به عنوان نویسنده سیاسی برای بوستون گلوب سپری کرد. او در زمینه سیاست هم حضور پر رنگی داشت و از مقام‌های گذشته‌اش می‌توان به مشاور مارگارت تاچر و رییس کارمندان حزب محافظه‌کار اشاره کرد. مسیر حرفه‌ای کاری نویسندگی دابز با انتشار رمان «خانه پوشالی» در سال 1989 آغاز شد. این رمان تبدیل به سریالی سیاسی به رهبری شخصیت مرکزی‌اش فرانسیس اّرکارت شد و توانست نامزد دریافت 14 جایزه بفتا و در نهایت برنده دو جایزه بفتا بشود.

سریال بریتانیایی «خانه پوشالی» از روز هجدهم ماه نوامبر سال 1990 شروع به پخش کرد و محبوب منتقدان و مردم بود. داستان سریال بعد از پایان یافتن دوران نخست‌وزیری مارگارت تاچر رخ می‌دهد و در آن، ضد قهرمان داستان سعی می‌کند با نقشه‌های ضداخلاقی و گول‌زننده خود رهبر حزب حاکم شود. «خانه پوشالی» بریتانیایی، از نمایشنامه‌های «مکبث» و «ریچارد سوم» شکسپیر بسیار الهام گرفته و به این ترتیب شخصیت اول آن که نقشش را ایان ریچاردسون ایفا می‌کند، جمله‌هایی از شکسپیر را تکرار می‌کند، دیوار چهارم را می‌شکند و با تماشاچیان صحبت می‌کند، و از جمله معروف خود یعنی «شما ممکن است این را بگویید، اما من نمی‌توانم نظری دهم» برای تایید کردن غیرمستقیم صحبت دیگران استفاده می‌کند.

داستان نسخه آمریکایی سریال و شخصیت‌ها
سریال با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن فرانسیس آندروود سگی که با ماشینی برخورد کرده و در حال زجر کشیدن است را با دستانش خفه می‌کند و رو به دوربین می‌گوید کسی را لازم داریم که کار ناخوشایند، اما لازم را انجام دهد. به همین منوال، بیشتر با شخصیت آندروود آشنا می‌شویم که عضوی دموکرات و تشنه قدرت اهل کارولینای جنوبی کنگره و رهبر اکثریت خانه نمایندگان ایالات متحده است. بعد از حمایت از رییس‌جمهور گَرِت واکر، او خود را در موقعیتی قرارمی‌دهد که بتواند وزیر امور خارجه بعدی آمریکا شود، اما وقتی متوجه می‌شود این مقام قرار است به کس دیگری برسد، نقشه‌ای بسیار بزرگتر برای خود می‌کشد و با نابودی سیستماتیک تمام رقبای خود، قصد رسیدن به بالاترین مقام‌های سیاسی ایالات متحده را دارد. از سوی دیگر همسر او کلِر هم ظاهرا به کارهای خیریه می‌پردازد اما قصد واقعی او آشکار نیست و به نظر می‌رسد که دارد از آن برای کسب قدرت و تاثیر بیشتر استفاده می‌کند. به نظر می‌رسد او هم از خصوصیت‌های بی‌رحمی و قدرت‌طلبی همسرش بهره می‌برد.

از دیگر شخصیت‌های اصلی سریال می‌توان به داگ استَمپِر رییس کارمندان و فرد مورد اعتماد آندروود اشاره کرد. او که پیشتر الکلی بود و حالا 14 سال است که پاک شده، درست مانند رییس خود در برخورد با دیگران بدون شفقت و دیوانه‌وار رفتار می‌کند. زویی بارنز گزارش‌گر واشنگتن هرالد است و بعد از ملاقات با آندروود، به او نزدیک می‌شود و هر دو از یکدیگر برای پیشبرد اهداف‌شان استفاده می‌کنند. از دیگر بازیگران سریال می‌توان به کوری استول در نقش پیتر روسو، ماهرشالا علی در نقش رمی دانتون، میشل گیل در نقش گرت واکر و ریچل بروسناهان در نقش ریچل پوزنر اشاره کرد.

ایده اولیه ساخت سریال
استودیوی مستقل میدیا رایتس کاپیتال (ام‌آر‌سی) که توسط موردخای ویچیک و آسف ساتچو(تهیه‌کنندگان فیلم‌هایی) از جمله «بابِل» تاسیس شده، حقوق رسمی «خانه پوشالی» را به قصد ساخت یک سریال خریداری کرد. در حالیکه دیوید فینچر داشت مراحل تهیه فیلم سال 2008 خود یعنی «مورد عجیب بنجامین باتن» را به پایان می‌برد، مدیر برنامه‌هایش سریال اصلی بریتانیایی را به او نشان داد و فینچر هم ابراز علاقه کرد. فینچر می‌گوید به این دلیل می‌خواست یک سریال تلویزیونی بسازد که طبیعت طولانی‌مدتی دارد و به این نکته اشاره کرد که فیلم‌های سینمایی اجازه خلق شخصیت‌های پیچیده را در حد تلویزیون نمی‌دهند. او اضافه می‌کند: «طی ده سال گذشته این احساس را داشتم که بهترین نویسندگی شخصیت‌ها در تلویزیون اتفاق می‌افتد. به همین دنبال دلیل دنبال انجام کاری طولانی مدت‌تر بودم».

به این ترتیب، استودیوی ام‌آر‌سی برای ساخت سریال با شبکه‌های شناخته‌شده‌ای از جمله ‌اچ‌بی‌او، شوتایم و ای‌ام‌سی تماس گرفت اما در نهایت این نت‌فلیکس بود که می‌خواست یک سریال جدید مختص خود را داشته باشد و دیگر شبکه‌ها را کنار زد. تد ساراندوس که مسئول اصلی محتویات پخش‌شده نت‌فلیکس است، به داده‌های به دست آمده از طرفداران این شبکه نگاه کرد و متوجه شد ترکیب فینچر و اسپیسی مسلما مخاطبان بسیاری خواهد داشت. او می‌گوید: «شدیدا جالب به نظر می‌رسید. به نحوی توفانی ترکیب فوق‌العاده‌ای از متحویات و استعداد بود». برای پیدا کردن نویسنده، فینچر نیازمند کسی بود که بتواند با وفاداری کامل، سیاست‌های پارلمانی بریتانیا را به واشنگتن منتقل کند و به این ترتیب بو ویلیمون که به عنوان دستیار چارلز شومر، هاوارد دین و هیلاری کلینتون فعالیت کرده بود، به این منظور استخدام شد و فیلمنامه قسمت اول سریال را در اوایل سال 2011 به پایان رساند.

اولین اخبار پخش پروژه در ماه مارس سال 2011 منتشر شدند و کوین اسپیسی به عنوان ستاره و تهیه‌کننده اجرایی به آن ملحق شد. فینچر هم به عنوان کارگردان دو اپیزود اول سریال معرفی شد. نت‌فلیکس سفارش ساخت 26 اپیزود از این سریال را برای پخش در دو فصل داد.

انتخاب بازیگران
فینچر می‌گوید تمام بازیگران سریال، اولین انتخاب آن‌ها بوده‌اند. در اولین بازخوانی فیلمنامه او به بازیگران گفت: «می‌خواهم همه کسانی که اینجا هستند بدانند که شما اولین انتخاب ما هستید. هر بازیگر نماینده اولین انتخاب ما برای این شخصیت‌هاست. پس گند نزنین!». آخرین نقش تلویزیونی کوین اسپیسی قبل از حضور در این سریال، در سریال «باهوش» بود که بین سال‌های 1987 تا 1990 پخش می‌شد. اما او بازخورد مثبتی نسبت به فیلمنامه داشت و قبل از حضور در این سریال در نمایش «ریچارد سوم» هم نقش اول را داشت که از نظر فینچر تمرین خوبی برایش بود. رابین رایت هم هنگام همکاری‌اش با فینچر در نسخه اقتباسی آمریکایی «دختری با خالکوبی اژدها» پیشنهاد بازی در سریال را دریافت کرد و به این ترتیب در ماه ژوئن سال 2011 به عنوان بازیگر شخصیت کلر آندروود انتخاب شد. کیت مارا هم در اوایل ماه فوریه سال 2012 نقش زویی بارنز را از آن خود کرد. رونی مارا، خواهر کیت، هم در فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» نقش‌آفرینی کرده بود و به همین دلیل با فینچر آشنایی داشت. وقتی خواهرش فیلمنامه را خواند به سرعت از شخصیت بارنز خوشش آمد و از او درخواست کرد تا با فینچر صحبت کند. یک ماه بعد، او تماسی را برای امتحان بازیگری حضور در سریال دریافت کرد.

خانه پوشالی

موقعیت‌های فیلمبرداری و نحوه پخش سریال
مراحل اولیه عکس‌برداری سریال در ماه ژانویه سال 2012 در ایالت مریلند آغاز شد. فیلمبرداری صحنه‌های خارجی در سال 2013 بیشتر در شهر بالتیمور که حدود 40 مایل با واشنگتن دی‌سی فاصله دارد شروع شد. بیشتر صحنه‌های داخلی «خانه پوشالی» در انبارهای بزرگ صنعتی واقع در جوپای مریلند فیلمبرداری شده‌اند؛ بسیاری از معروف‌ترین صحنه‌های سریال، از جمله بازسازی کامل بخش غربی کاخ سفید که شامل دفتر رییس‌جمهور و دفترها و راهروهای اعضای کنگره می‌شود در این انبارها بازسازی شده‌اند. سریال برای نمایش صحنه‌های لایو اکشن خود از پرده سبز استفاده می‌کند و چشم‌اندازهای بیرون پنجره‌ها تصاویر روی صفحه‌های تلویزیون پس‌زمینه را در مراحل بعد از تهیه به صورت دیجیتالی اضافه می‌کند. برای قرار دادن جزییاتی که بیرون از پنجره ماشین‌ها در خیابان دیده می‌شود نیز از یک پرده سبز سه طرفه استفاده می‌شود و پرده‌های ال‌ای‌دی خاصی هم روی سقف ماشین‌ها قرار دارند که نور لازم، از جمله بازتاب پنجره‌ها را روی بخش‌هایی از ماشین و خود بازیگران می‌تاباند. سازندگان سریال قصد داشتند سه اپیزود خود را در اتاق انجمن امنیتی سازمان ملل فیلمبرداری کنند اما کشور روسیه در لحظه آخر این تصمیم را وتو کرد و به آن‌ها این اجازه را نداد؛ با این حال سریال موفق به فیلمبرداری در دیگر بخش‌های ساختمان سازمان ملل شد. «خانه پوشالی» همچنین از موقعیت‌های فیلمبرداری دیگری از جمله اسپانولا، سانتافه، لاس وگاس و نیومکزیکو نیز استفاده کرده است.

از نکات جالب نحوه پخش این سریال توسط نت‌فلیکس می‌توان به این موضوع اشاره کرد که مانند سریال‌های دیگر، «خانه پوشالی» هر هفته با یک اپیزود به خانه‌های طرفدارانش نمی‌رود، بلکه تمامی اپیزودهای سریال با هم و در یک روز منتشر می‌شوند. به طور مثال فصل اول این سریال روز اول ماه فوریه سال 2013 روی نت‌فلیکس قرار گرفت و تماشاچیان دسترسی کامل به آن پیدا کردند. فصل‌های دوم و سوم نیز روزهای چهاردهم ماه فوریه سال 2014 و بیست و هفتم ماه فوریه سال 2015 منتشر شدند. دست اندرکاران و بازیگران سریال هم از این شیوه پخش حمایت کرده‌اند؛ اسپیسی با پشتیبانی از این روش گفت تصمیم پخش تمام اپیزودها در یک روز جالب است و باور دارد این الگوی پخش سریال می‌تواند در تلویزیون رایج‌تر شود. او اضافه کرد: «مثلا وقتی از دوستانم می‌پرسم آخر هفته چه کار کردند می‌گویند خانه ماندم و سه فصل کامل «برکینگ بد» را تماشا کردم یا دو فصل «بازی تاج و تخت» را پشت سر هم دیدم».

از نکات جالب پخش فصل سوم سریال هم می‌توان به این اشاره کرد که تقریبا به مدت 30 دقیقه در بعد از ظهر روز چهارشنبه یازدهم ماه فوریه و تنها چند روز پیش از زمان رسمی انتشار سریال، فصل سوم آن به طور کامل برای تماشا قرار گرفت. پس از چند ثانیه، مردم شروع به پخش این خبر و اشتراک اپیزودهای جدید روی تویتر کردند و احتمالا به دنبال بهانه‌های الکی برای سر کار نرفتن گشتند. اما نت‌فلیکس به سرعت آن را از روی اینترنت برداشت و یکی از سخن‌گویان این سرویس به گاردین گفت: «به دلیل یک اشکال تکنیکی، طرفداران فرانک آندروود توانستند نگاهی کوچک به فصل جدید بیندازند». روز بعد هم نت‌فلیکس در حساب توییتر خود با شوخی این مشکل را تایید کرد و نوشت: «اینجا واشنگتن است. همیشه چیزی نشت پیدا می‌کند. تمام 13 اپیزود روز بیست و هفتم فوریه منتشر می‌شوند». خبر ساخت فصل چهارم سریال نیز روز دوم ماه آوریل رسما اعلام شد و «خانه پوشالی» پیغامی را در توییتر به این شرح منتشر کرد: «میراثی از خود به جای خواهم گذاشت. #آندروود2016».

بخش‌هایی از مطلب مصاحبه اسپیسی با کریس هاروی از تلگراف
شخصیت ارکارتِ ریچاردسون تبدیل به آندروودِ اسپیسی شده، لهجه‌اش از بریتانیایی درجه بالا به رفتار رسمی جنوب آمریکا تغییر پیدا کرد و نتیجه خارق‌العاده است. لهجه جنوبی اسپیسی سخنان هوشمندانه زهر‌آلودش را با لحنی بیان می‌کند که هم ارکارت را به ذهن می‌آورد و هم او را با نوآوری بازسازی می‌کند. اسپیسی توضیح می‌دهد که تلویزیون چطور می‌تواند به او چیزی را پیشنهاد دهد که نسبت به فیلم و تئاتر کاملا متفاوت است: «وقت پیدا می‌کنید یک شخصیت یا مجموعه‌ای از وقایع را بررسی کنید. فیلم خیلی جمع و جور‌تر است. اخیرا تغییری به سمت فیلم‌های بزرگ پرهزینه ایجاد شده و این مسئله کاملا برای من با عقل جور در می‌آید که بعضی از کارگردانان، بازیگران و نویسندگان بخواهند وارد جایی شوند که می‌توانند موضوع‌های پیچیده‌تر را مورد بررسی قرار دهند.»

«خانه پوشالی» نمایان‌گر دنیایی بسیار تیره‌تر از سریال سیاسی آمریکایی پیش از آن یعنی‌ »بخش غربی» است. این مسئله در مقایسه با واقعیت چطور دیده می‌شود؟ اسپیسی می‌گوید: «نظر قطعی دادن درباره سیاست‌های ایالات متحده و مقایسه کردن آن با یک کنگره و رییس‌جمهور خیالی خیلی سخت است، اما این حرف را می‌زنم: خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که فیلمبرداری «خانه پوشالی» تمام می‌شود و من به هتل برمی‌گردم و تلویزیون را روشن می‌کنم و با خودم فکر می‌کنم، داستان‌های‌ ما آن قدر هم دیوانه‌وار نیستند!»

سریال یک نوع دید درونی دارد. اسپیسی هم تایید می‌کند و می‌گوید:‌‌ »بله، خب، بو ویلیمون خودش اطراف این ماجراها بوده، من هم همینطور. اما من فقط آن‌ها را از دید کسی که میزبان مراسمی برای حزب دموکرات بوده دیده‌ام و در ملاقات‌های سیاست‌گذاری شرکت نداشتم. برای همین، اینکه رهبر اکثریت خانه نمایندگان (کوین مک‌کارتی جمهوری‌خواه) و رهبر اقلیت (استنی هویر دموکرات) به من این اجازه را دادند تا در کنگره همراه‌شان باشم و ببینم چطور کار می‌کنند بسیار کمک کرد. دیدن اینکه رییس‌جمهوری که تازه انتخاب شده چطور از تمام منابع در دسترس خود برای انجام دادن کارها استفاده می‌کند خیلی جالب بود. فکر کنم یکی از نتیجه‌های سریال که نشان‌گر یک معمای اخلاقی هم هست این است که فرانسیس اهریمنی است، فرانسیس بی‌رحم است، اما موثر هم هست. کارها را انجام می‌دهد.

بخش‌هایی از مصاحبه اسپیسی با مجله جی‌کیو

– اینکه اگر فرانسیس آندروود یک سیاست‌مدار واقعی بود مردم از او متنفر می‌شدند، اما به عنوان یک سیاست‌مدار خیالی او را دوست دارند چه چیزی را درباره آن‌ها بیان می‌کند؟

این سوال خیلی خوبی است. وقتی داشتیم نقشه داستان سریال و شخصیت را می‌کشیدیم، درباره گذشته او، الهام‌پذیری‌هایش، اینکه چه کسی را تحسین می‌کند و از چه کسی پیروی می‌کند صحبت کردیم. به شخصیت‌های دیگر سیاسی که آوازه بدجنس بودن داشتند هم نگاه کردیم. فرانسیس آندروود از لیندون بینز جانسون خوشش می‌آید، و از او چند عکس در دفترش دارد. جانسون بی‌رحم و سفت و سخت بود و کسی بود که از همان ابتدا دست مردم را می‌پیچاند. و کارها را هم انجام می‌داد. همانطور که استحقاقش را داشت خیلی به خاطر ویتنام سرزنش شد، اما سه لایحه حقوق مردمی هم تصویب کرد.

آیا «خانه پوشالی» باعث شده دید متفاوتی نسبت به سیاست داشته باشید؟
نه خیلی. من مدت‌هاست که دور و ور سیاست بوده‌ام. آن را در بهترین و بدترین حالتش دیدم، در رخدادهای بسیاری شرکت کرده‌ام، به صحبت‌های خصوصی و سخن‌رانی‌های عمومی گوش کرده‌ام، بازی‌اش را درک کرده‌ام. حرفه شغلی در زمینه قانونی، سیاست و بازیگری بسیار به هم مربوط هستند: نکته اصلی این است که ایده‌ای داشته باشید و آن را به شنونده منتقل کنید، حالا چه یک نفر باشد چه پنج هزار نفر در یک سالن بزرگ. این باعث نمی‌شود کسی دروغ‌گو خطاب شود، اما شغل متقاعد کردن است. مهم‌ترین تعریف یک بازیگر، شغل یک بازیگر، خدمت کردن به نویسنده است و نه به خود. بسیاری از بازیگران به خودشان خدمت می‌کنند.

اگر به جای منتشر کردن کامل فصل، آن را اپیزود به اپیزود پخش می‌کردید چه اتفاقی می‌افتاد؟
از نظر هنری می‌توانست به همان اندازه موفقیت‌آمیز باشد، اما به نظرم بخشی از لذت تماشایش این است که مردم به هم می‌گویند می‌خواهی یک اپیزود دیگر هم همین الان تماشا کنی؟ همکارم می‌گوید این مسئله به ما نشان داد که درسی را یاد گرفتیم که صنعت موسیقی نگرفت. به آن‌ها چیزی را که می‌خواهند، همانطور که می‌خواهند و با قیمتی مناسب ارایه بدهید و به آن‌ها این شانس را بدهید تا به جای دزدیدنش، آن را بخرند.

ترجمه و تالیف: مازیار معتمدی

منابع: بی‌بی‌سی، تلگراف، جی‌کیو مگزین

5757

This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.

منبع : www.khabaronline.ir
مطالب مرتبط :

پاسخ دهید