23
محل تبلیغ شما
23
محل تبلیغ شما

تازه های اخبار فرهنگی

برو بریم »
چاپ کتاب

چاپ کتاب

چاپ به معنی تکثیر کلمات یا تصاویر بر روی کاغذ ، کارت ، پلاستیک ، پارچه یا مواد دیگر است.صنعت چاپ بخشی جدایی ناپذیر از ...

فرهنگ > سینما – کارگردان فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» مهمترین دغدغه خود را در سینما رسیدن مسیری تازه دانست؛ مسیری که پیروی صرف از دیگران نباشد.

سمیه علیپور: فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» به کارگردانی هومن سیدی یکی از فیلم‌های سی و سومین جشنواره فیلم فجر است که توجه مخاطبان و منتقدان و البته داوران جشنواره را به خود جلب کرده و در پنج رشته کاندیدای دریافت جایزه شده است. این فیلم در رشته‌های بازیگر مرد و بازیگر مکمل مرد، صدابرداری و صداگذاری، طراحی صحنه و لباس و چهره‌پردازی امکان دریافت سیمرغ بلورین جشنواره را دارد.

سیدی در سومین فیلم سینمایی خود داستان مردی را روایت می‌کند که در ذهن خود ششمین روز زندگی‌اش را پشت سر می‌گذارد.

سیدی که خود برای بازی در فیلم سینمایی «من دیه‌گو مارادونا هستم» نامزد دریافت جایزه شده، در گفت‌و‌گو با خبرآنلاین در مورد ساخت سومین فیلم سینمایی خود و دنیای متفاوت آثارش صحبت کرد.

«اعترافات ذهن خطرناک من» در فضایی آشنا برای کسانی که فیلم‌های شما را دنبال کرده‌اند ساخته شده است؛ فضایی متفاوت با اغلب فیلم‌هایی که در سینمای ایران می‌بینیم. دنیای فیلم‌های شما چطور شکل می‌گیرد؟

تمام این فیلم‌ها محصول تفکر یک شخص است و طبیعی است که من به دنبال سینمایی باشم که به نظرم حرفی برای گفتن دارد تا روزی برسد که همه چیز این سینما با هم کامل باشد و فیلمی که باید بسازم را بسازم.

دنیای پرریسکی است…

ریسک خوب است؛ خوب است چون سینما به واسطه آن زنده و پویا می‌شود. نمی‌شود اینقدر بی‌تفاوت نسبت به سینما عمل کرد و قدم جای پای همان مسیری گذاشت که سینما در آن پیش می‌رود. اگر قرار بر این باشد که آدم‌ها همان مسیر همیشگی را ادامه دهند، سینما جان نمی‌گیرد.


سیامک صفری و بابک حمیدیان در نمایی از فیلم

شما با این نگاه تازه وارد شدید، اما این ریسک بعد دیگری هم پیدا می‌کند؛ اینکه شما از سینمایی غیر از سینمای ایران الگوبرداری می‌کنید و آن فضا را به ایران می‌آورید.

سینما تکنیکی است که متعلق به ایران نیست و از جای دیگری آمده است. مثل این می‌ماند که دیگر کشورها مدعی این باشند که مالک کشتی‌اند. باید این را بدانیم که سینما زبان مشترک در دنیاست و تکنیک و نت‌های مرسومی دارد که همه آن را می‌شناسند. آنچه که در مورد سینمای ایران باید مساله ما باشد، رشد دادن این سینماست. به این معنی که باید از سینمای تکنیکال که به نظر من فعلا هم در آن زمینه عقب هستیم، باید جلو بزنیم و حرکت رو به جلو داشته باشیم. حرکت آهسته و محتاطانه همین می‌شود که خیلی‌ها سینمای ایران را دوست نداشته باشند.

البته نکته‌ای که به آن اشاره کردم به معنای زیر سئوال بردن کل سینمای ایران نیست، من اگر عاشق این سینما نبودم اصلا این فضا را انتخاب نمی‌کردم. حرف من این است که باید به روند رو به جلوی همه دوستان عزیز سرعت بیشتری دهیم و اجازه ریسک کردن به همه بدهیم. مهم نیست که شاید عده‌ای این حرف‌ها را دوست نداشته باشند و شاید عده‌ای عاشق این حرف‌ها باشند، خاصیت سینما همین است. اساسا فیلمی را در کل دنیا نمی‌یابید که صد در صد آدم‌ها با آن موافق باشند.

این فرهنگ که سینما مال ایران است و باید پلان به پلان سینمای ایرانی را رعایت کنیم، تصویر و باوری اشتباه است. اما اگر انتقاد به این باشد که فضای فیلم‌ها و شخصیت‌ها ایرانی نیستند، این موضوع قابل بحثی است. من وظیفه دارم به عنوان یک فیلمساز ایرانی از آدم‌هایی که دغدغه ایران را دارند حرف بزنم. به نظر خودم هیچ کدام از فیلم‌های من از این قاعده مستثنی نیستند.

فضا و حس و حال فیلم‌های شما و به طور مشخص «اعترافات ذهن خطرناک من» چندان شبیه محصولات معمول سینمای ایران نیست، اما در مورد غیرایرانی بودن شخصیت‌ها چنین نظری ندارم. اغلب کسانی که در این زمینه بحث می‌کنند مساله فضا را دارند.

فضا و حس و حال برآمده از سینما و سینمای دنیاست. اگر منظور ایرانی نبودن فرهنگ است، به نظرم این درست نیست، چون هم فرهنگ ایرانی است و هم آدم‌ها ایرانی‌اند. برخی می‌گویند داستان فیلم در ناکجا آباد رخ می‌دهد، به نظر من اصلا این طور نیست، این داستان همین اطراف خودمان در حال اتفاق افتادن است. اگر دنیای فیلم به نظر آنان دنیای غریبی است، پس در مورد دنیای اعتیاد تصوری که داشتند اشتباه بوده است. مهمترین نکته برای من این است که با افرادی مواجه شدم که مصرف اسید داشتند و بعد از دیدن فیلم به من گفتند حتما تو اسید زدی که این فضا را به خوبی می‌شناسی چون تمام تصاویری که ما دیدیم و بهم‌ریختگی زمان و مکان همان چیزی است که برای ما وجود داشته است.

این بخش اعتیاد فیلم است و بخش دیگر فیلم برآمده از تفکر اسلامی است. ما در این فیلم از برزخی صحبت می‌کنیم که برآمده از تفکر دینی‌مان هم هست. اینکه مردن راحتتر از آن است که انسان پاک شود و همه گناهانش زودوه شود و مانند یک کودک آرامش بگیرد. مردن یک صفت است و همه ماجرا نیست. این اشتباه ماست که تصور می‌کنیم با مردن همه چیز تمام می‌شود. با مردن همه چیز شروع می‌شود، ما به دنیا می‌آییم تا گناه کنیم، اشتباه کنیم. انسانی به نظرم انسان کاملی است که متوجه این اشتباهات و گناهانش شود. به همین دلیل است که شخصیت اصلی داستان من تمام چهل و اندی سالی که زندگی کرده را یک زندگی بد می‌داند و پنج روزی که در برزخ گیر کرده، را تولد دوباره خود می‌داند و از خود به عنوان بچه‌ای شش روزه یاد می‌کند. مهم این است که تو پاک شوی و منزه از این دنیا بروی. این دنیا جای اشتباه و خطا کردن است و بهتر است انسان‌‌ها گناه نکنند، ولی خب انسان است و جایزالخطا. مهم این است که چطور از دنیا برویم و مهم این است که برزخی وجود دارد و باید تاوان همه گناهانمان را بپردازیم.


نگار جواهریان و هومن سیدی در نمایی از «اعترافات ذهن خطرناک من»

گفتید می‌خواهید برای سینما ریسک کنید؛ ویژگی مهم ریسک خطر است، خطر کردن را دوست دارید؟

ایده من این است که چه اهمیتی دارد هومن سیدی شکست بخورد یا موفق شود.

برای خودتان که مهم است.

نه در فیلمسازی مهم نیست. مهم برای من این است که به هدف مورد نظرم برسم. فکر می‌کنم حدیث من در زندگی این است که بتوانم کاری تازه در سینما انجام دهم، وگرنه باید کنار بروم تا آدم‌های دیگر بیایند. اگر قرار بود من هم بیایم برای گرفتن چهار تا عکس و یا حضور صرف و مستمر در یک جشنواره، دیگر نیازی به کارگردانی کردن نبود، به عنوان بازیگر بود و هستم و کارهایی انجام می‌دهم. دلم می‌خواهد موقع مرگم چهار تا فیلم ساخته باشم که وقتی می‌میرم آدم‌ها بتوانند درباره آن حرف بزنند و بگویند قرار بوده برای سینما اتفاق دیگری بیافتد و یا اینکه ما توانایی آن را داریم با همین متریالی که داریم از سینمای روز دنیا عقب نباشیم.

حتما ممکن است فیلم‌ها شکست بخورد و یا موفق باشد، این نباید موجب ترس من باشد. خدا را شکر «اعترافات…» نظر زیادی را به همراه داشته است. زمانی که این فیلمنامه را می‌نوشتم این را مطمئن بودم که فیلمی با مفاهیم دیالکتیک که قرار است احساس را به مخاطب منتقل کند نه داستان را و این بزرگترین نکته آن است، ممکن است با شکست روبرو می‌شود. تماشاچیان ما اغلب حوصله رسیدن به کشف و شهود در یک فیلم را ندارند و اهل تحقیق در مورد نوشته نیستند. فکر می‌کردم قرار بر این است که متهم شوم فیلم شخصی ساخته‌ام. اما همین که فیلم در رتبه چهارم آرای مردمی در کنار فیلم‌هایی که سینمای بدنه بسیار سالمی است قرار گرفته، نشان می‌دهد مردم دغدغه‌هایی دارند که می‌تواند به آن هم پرداخته شود.

از سوی دیگر منتقدان عزیز که امیدم به آن‌ها بود که فیلم را درست ببینند و درست تحلیل کنند. خوشبختانه آن‌ها هم فیلم را دیدند و تجزیه تحلیل‌های درستی ارائه کردند که این موجب خوشحالی من است. تصور می‌کنم همین الان جایزه‌ام را گرفته‌ام.

یعنی نظراتی که از منتقدان در مورد فیلم‌تان شنیدید، همان چیزی بود که تصور می‌کردید؟

اگر تعریف و تمجیدهایی که حاصل تعارف است را کنار بگذارم، براساس درک و دریافت خودم 70 تا 75 درصد کاری که انجام می‌دادم درست بود.

5858

منبع : www.khabaronline.ir
مطالب مرتبط :

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.