خلاصه قسمت های 174 و 175 سریال روزی روزگاری

خلاصه قسمت های 174 و 175 سریال روزی روزگاری

علی بعد از این که می بینه کارولین مدارک را برداشته قاطی می کنه بدون اجازه راننده تاکسی را برمی داره و در راه کارولین را در تاکسی می بینه و به تاکسی او می زنه کارولین پیاده می شه و به التماس می افته علی می خواد با اسلحه بکشش که جمیله و مته و عاصفه می رسن و عاصفه التماس علی می کنه که به خاطر این زن دستش را به خون الوده نکنه و کارولین فرار می کنه و همش تکرار می کنه که باید من را می کشتی بهت نشون می دم که کارولین کیه می ره به نریمان زنگ می زنه که ابروی ایلین که بارداره را ببره اما نریمان دیر گوشی را برمی داره و کارولین قطع می کنه. علی با بچه ها می ره خونه و تعریف می کنه که به کنان و کارهاش مشکوک شده بوده ومدارکی از اتاق کنان برداشته بوده. علی می گه که من با ازدواج با کارولین اشتباه کردم جمیله من را می بخشی دوباره پیشم برگردی جمیله شوکه می شه و می گه این حرف ها جاش جلوی بچه ها نیست که علی می گه اینها شاهد همه دعواها و مشکلات ما بودن. جمیله می گه من به میل خودم از خانه ات نرفتم و دیگه برنمی گردم علی هم افسرده برمی گرده. سونر در وصیت نامه اش هه چیز را به نام ایلین و سلیمان کرده. ایلین تصمیم می گیره به سونر بگه می ره اما قبلش خانم دکتر گلای رسیده و جلوی پای سونر زانو زده و می گه من دوستت دارم و هر جا بری می ام تو می گی نمی تونی من را خوشبخت کنی مهم نیست من می خوام بدبخت بشم اما با تو باشم و می گه که دکتر ایلین را دوست داره و می تونه خوشبختش کنه ایلین گریان میره و تصمیم می گیره به سونر نگه سونر گلای را بلند می کنه و می گه در قلب من فقط جای عشق ایلینه. سونر وصیت نامه را می زاره و اسلحه را برمی داره و به خانه ای می ره که مراد خودکشی کرده که سلیمان می رسه و می گه اگر بخوای خودکشی کنی اول باید به ایلین زنگ بزنم که یکی از وراث است تا جلوی ما دو تا خودکشی کنی و سونر بلند می شه و می گه زنگ نزن که سلیمان می گه اگر بخوای خودت را بکشی من هم به ایلین زنگ می زنم که بیاد اینجا و این قسمت اینجا تمام می شه.