خلاصه های سریال فریحا تا قسمت 150

خلاصه های سریال فریحا تا قسمت 150

کورای و اکیف با هم حرف میزنن و کورای میگه تو هر کاری که کنی من خواهرت رو تلاق میدم.اکیف: تو خانواده شما ازدواج و تلاق خیلی راحته ولی ما مثل شما نیستیم.کواری:با این حرفا نمیتونی منو از تلاق منصرف کنی.اکیف:تو فکر کردی که این کار اسونه،اگه گلسوم رو از خونه بیرون بندازی کاری میکنم که یادت نره.کورای: تو داری من تهدید میکنی؟ولی با این تهدیدها چیزی عوض نمیشه.یاووز میره پیش اجه  میگه چرا این موقع شب خونه ای؟اجه:مرخصی گرفتم. یاووز: تو اون اسم رو روی تنت گذاشتی و من هم چند تا نشونه روی صورتت(منظورش این هست که کتکش زد و روی صورتش هست) .اجه:دست از سر امیر بردار.یاووز:مگه تو دست از سرش بر میداری؟ اجه:ببین اون زن داره و زنش رو هم خیلی دوست داره و منم سعی ندارم به کسی اسیب بزنم و فقط میخوام کنار کسی که یه روز بهترین اتفاق زندگیم بود باشم و این تویی که داری به همه اسیب میزنی و بعد هم میره.امیر تو کلوپ هست و فریحا بهش زنگ میزنه و امیر میگه زود برمیگردم خونه.فریحا میره بیرون تا هوا بخوره و یاووز هم میاد فریحا خیلی تعجب میکنه و ترسیده که میگه الان به پلیس زنگ میزنم.یاووز:میخوای بگی مهمون نمیخوای؟فربحا: از این جا برو.یاووز:این پارک از تو مهمون نواز تره که حرفامو بشنوه،بهتره یکم با هم حرف بزنیم. میرن و داخل پارک میشینن،فریحا:تو امیر رو تیر زدی،اجه رو کتک زدی حالا دیگه میخوای به من چی بگی؟یاووز:ما نقطه مشترکی داریم که میخوایم کسایی رو که دوست داریم سر جای خودشون و جایی که بای باشن.فریحا:منظورت چیه؟یاووز:فریحا صراف اوغلو میخوام مواظب شوهرت باشی که کاری رو که نباید انجام بده رو انجام نده.فریحا:امیر کاری نمیکنه که به کسی اسیب برسه ولی تو داری به همه اسیب میزنی.یاووز:مواظب باش چون اگه نمیخوای به حال من بیوفتی و عشقت رو از دست بدی.فریحا:تو اجه رو کتک زدی و میخوای اون الان برگرده پیشت.یاووز:من نتونستم اون اسم رو از رو تنش پاک کنم و مجبور بودم.فریحا:الان باید دلم برات بسوزه؟یاووز:تو زن با صداقتی هستی ،از اجه خوشت نمیاد ولی متنفر هم نیستی.فریحا:من کاری به اجه ندارم چون اجه برام مهم نیست و من میدونم که امیریاووز:خیلی به عشقت اعتماد داری.امیر از کلوپ میاد بیرون که باباش رو میبینه و اونال میگه من با تمام اشتباهاتم بارم پدرتم،هر چه قدر باهات بد باشم بارم پدرتم،من فقط به خاطر خوبی تو این کارو کردم ولی من ار تو شکست خوردم.امیر: تو از حرست شکست خوردی و کسی که از پدرش نارو بخوره دیگه اون براش مهم نیست..فریحا میبینه امیر امد و میگه نمیخوام امیر تورو ببینه و میره امیر رو صدا میزنه و امیر میگه اینوقت شب بیرون چی کار میکنی؟فریحا:هوا خوب بود امدم هوا بخورم.امیر:میخوای بریم بیرون؟فریحاالان دیگه هوا سرد شده بهتره بریم داخل و یاووز هم میره.امیر فریحا رو بغل میکنه و میگه چیزی شده؟فریحا:نه خوبم،تو چی کار کردی؟ امیر:کار بابام بود.فریحا:یعنی چی؟امیر:با یاووز دست به یکی کردن. مادر امیر می ره پیش باباش و او را می بوسه که امیر می رسه و می گه که او بود که برام پاپوش درست کرد و این دوتا باز دعواشون می شه صنم می خواد خونش را بفروشه که بولنت می فهمه و قاطی می کنه دادگاه فریحا و جانسو برگزار می شه و لارا می گه که این صنم بود که قرص های جانسو را عوض کرده بود و برای این موضوع بود که حالش بد شد و توی غذای فریحا و امیر مرگ موش ریخت وکیل صنم قاطی می کنه از اون ور لونت هم می اید و می گه که قبلا در زمان زنده بودن بابای جانسو با صنم رابطه داشته و بابای جانسو با دیدن انها سکته می کنه و می میره و حال جانسو بد می شه که فریحا می برش خونه قیافه صنم واقعا دیدنیه