16
محل تبلیغ شما
16
محل تبلیغ شما

تازه های اخبار

برو بریم »
مضرات اسید فسفریک برای سلامتی

مضرات اسید فسفریک برای سلامتی

اسید فسفریک یکی از اسید های معدنی است که به دلیل داشتن ویژگی های مختلف در بسیاری از محصولات غذایی یا صنعتی مورد استفاده قرار ...

بابک زنجانی از بی‌پولی تا پولداری و آشنایی با همسرش

خیلی‌ها تا الان زندگی او را روایت کرده‌اند، نخستین بار خودش در مصاحبه‌ای داستانش را گفت و آخرین بار هم کسی که نخستین دسته چک را برای او صادر کرده است: یعنی کارمند یکی از شعب بانک ملت که می‌گوید از 20 سالگی بابک زنجانی را می‌شناسد.

شناخت او نه آنقدر زیاد است که از زیر و بم میلیاردر جنجالی خبر داشته باشد و نه آنقدر کم که نتواند در چگونگی پولدار شدن او شک کند. این آشنای قدیمی زنجانی در مصاحبه با سایت خبری اقتصاد نیوز می‌گوید که آنقدرها از او شناخت داشته که چند باری به اطرافیانش برای شراکت با بابک زنجانی زنهار دهد که او قابل اعتماد نیست.

او می‌گوید بابک زنجانی زرنگ بود و هیچ‌وقت چیزی همراه خودش نداشت: « تنها چیزی که در جیب داشت دو دستش بود. او فقط یک کت و شلوار مشکی داشت با یک پیراهن سفید و در برخی اوقات یک خودنویس.»

خیلی از زیروبم‌های زندگی زنجانی نیاز به گفتن ندارد، خیلی‌ها دیگر نگفته، می‌دانند که احتمالا کاسه‌ای زیر نیم کاسه او بوده است. با این وجود روایت زنجانی از آن چیزی که «بود» تا آن چیزی که «شد» کم جذابیت ندارد: «یک بار که در سال 89 برای گرفتن تسهیلات 400 میلیونی پیش من آمده بود زمانی که خواستم پرونده وی را از همکارم بگیرم او گفت: پرونده وی بررسی شده است و پرداخت وام به این شخص توجیه ندارد. آن زمان وی واقعا برای دریافت یک وام با این مبلغ خیلی نیازمند بود.»

از آن زمان تا الان فقط چهار سال گذشته و زنجانی بالا و پایین‌هایی را که شاید برای تجربه‌اش یک عمر هم کم باشد، از نزدیک دیده؛ کسی که نمی‌توانست یک وام 400 میلیونی بگیرد به چشم بر هم زدنی می‌شود مالک چند بانک خصوصی در خارج کشور و شرکت هواپیمایی و باشگاه ورزشی و زمین‌های چند صد میلیاردی و پروژه‌های کلان. به همان چشم بر هم زدن هم سر از کنج زندان در می‌آورد و خیلی‌ها باید بروند دنبال فروش دارایی‌های او برای صاف کردن بدهی‌هایش. اما شاید اگر روایت کسی که نخستین دسته چک زنجانی را صادر کرد و برای سال‌ها آشنای نزدیک او شد را بخوانیم، چندان این بالا و پایین‌ها غریب به نظر نرسند: «او از هر کسی برای رسیدن به خواسته‌هایش استفاده می‌کرد. همسر بابک زنجانی کارمند یکی از بانک‌های دوبی بود. یک روز به او گفتم با این خانم چگونه آشنا شدی؟ گفت: خیلی دختر زرنگی است. می‌تواند کارهای من را خوب هماهنگ کند و برای ال‌سی‌هایم به او نیاز دارم. اسم همسر زنجانی ثریا بود که به او سوری می‌گفت؛ بعدها از او پرسیدم بابک اسم «سورینت» را از کجا آوردی و گفت اسم آن را از اسم همسرم برداشتم و به آن یک نت اضافه کردم.»

اما او هم مثل خیلی‌های دیگر نمی‌داند بابک زنجانی چگونه در طول چند سال تا این اوجی که کسی باورش را نمی‌کرد، پرواز کرد. او می‌گوید که از سال 90 به بعد با بابک زنجانی رابطه‌ای نداشته است؛ درست در همان سال‌هایی که او اوج گرفت. سقوطش خیلی مهم نیست، همه داستان آن را می‌دانند اما هنوز سوالات مهم اوج گرفتن جوان میلیاردر ایرانی بی‌پاسخ مانده است. اینکه چه کسانی از او حمایت کردند و آیا اینکه عده‌ای خاص پشت سر او بودند یا خیر؟ آشنای قدیمی زنجانی فقط می‌گوید: «بعید نیست.»
این حدس نخستین گزینه‌ای است که به ذهن کسانی می‌رسد که جریان بابک زنجانی را دنبال می‌کنند.

 

مطالب مرتبط :

پاسخ دهید